خورشید شیرگیر

خورشید شیرگیر

«هر روز این ها را می بینی و گویی برای نخستین بار است که می بینی... هرگز در طول سالیان دراز همنشینی، میانشان سابقه ای در آشنایی پدید نمی آید، با هم خو نمی گیرند، به هم نمی پیوندند، جوش خور نیستند...وجودشان و برخورد مکررشان همانند کلمه مهمل بی معنای ساختگی است که پیاپی در گوشت تکرار کنند...فقط اعصاب را می رنجاند و حوصله را سر می آورد که گاهی از بی طاقتی داد می کشی، دیوانه می شوی، می خواهی پناه ببری به حرمی، مسجدی...یا به خانه دوست محرمت...یا به خلوت خویش بگریزی و قلمت را به دادخواهی بخوانی و با او به درد گفتن بنشینی و همه حرف ها را که در این دنیای کور و کر مخاطبی ندارند، در جان او که خدا به جانش سوگند می خورد بریزی و غم غربت را و درد تنهایی را با او که تنها یادگار آن «پنهان» است بگویی و از او که تنها یادگار آن «پیوند» است بشنوی...علی شریعتی/هبوط)

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

فردای واهی رو به آدما بسپار...

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ق.ظ

حالم بد است. نه خیلی بد که غر بزنم. اما نه خیلی خوب. آنقدر که بیایم نگاه کنم که شاید پیامی چیزی آنقدر مثبت باشد که خوشحالم کند. چون هیچ چیز اینگونه ای وجود نداشت پس خودم همت کردم و در وبلاگی که مدت ها کامنت نگذاشته بودم، کامنت گذاشتم تا حداقل یک حس بد را از خودم دور کنم.

حالم این طوری بد است.

و حال بد خیلی وقت ها از این است که خودمان را مقایسه می کنیم. با دو چیز، که هر دوتایش الان در مورد من صدق می کند.

1) با استانداردهای موحود که عوام آن ها را معتبر می دانند و تو هم برای اینکه در چشمشان بیایی باید آن شکلی باشی. خوشبختانه من در مقابل این مقایسه تا حد خوبی مقاومم و تاثیر نمی پذیرم و این خوشبختی زمانی بیشتر می شود که از خاله زنک های اطرافت جدا می شوی و با آدم های درست و حسابی تر و خوش فکرتری نشست و برخاست می کنی.

2) مقایسه خودت با اطرافیانت که مثلا همه چقدر درس می خوانند و من چقدر درس نمی خوانم و این البته فقط به خاطر این است که جامعه تو را با اطرافیانت مقایسه می کند، وگرنه خودت که اگر دلت می خواست آن شکلی بودی. حرف اطرافیان آدم را بیچاره می کند. انتظار هی درس خواندن و هی مدرک گرفتن بدون توجه به اهداف و ارزش هایت بیچاره ات می کند. «فلانی با آن رتبه افتضاحش ارشدشم گرفت تو که رتبه ات خوب بوده و شاگرد اولی و سهمیه داشتی الکی خودت رو عقب اتداختی» آدم را بیچاره می کند. این عبارت "عقب افتادن" بدون توجه به اینکه تو تازه فهمیده ای چقدر با درس خواندن از زندگی عقب مانده ای و حالا داری به علایقت می رسی، آدم را بیچاره می کند. 

این مقایسه ها آدم را متوهم می کند. دیگر خودش هم نمی فهمد چه کاری را واقعا می خواهد بکند. جز اینکه پیام هایش را به امید کلیدواژه مثبتی زیر و رو کند و بعد دل نوشته بنویسد و چشم هایش خیس بشود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۱۷
خورشید

نظرات  (۲)

چند بار دیدم که قوی ترین و موفق ترین آدم های دور و برم همچنین شرایطی رو تجربه کردن پس بهتون تبریک میگم که توی مسیر درستی هستید.
خیلی وقتها آدم دوست داره وقتی توی خیابون سر می خوره و توی گل می خوره زمین یکی از عابرها بهش بگه حالت خوبه؟ بی تفاوتی ما رو از انسان بودنمون خیلی دور می کنه.
گوش دادن به PROMENADE DANS LES BOIS همیشه من رو آروم کرده.
پاسخ:
موسیقی آرامش بخش و شادی بود. ممنون از پیشنهادتون:)

حال من هم بد است. به قدری که غر بزنم حتی. از همین چیزی که شما گفتید. حال من را هم بد کرده. مورد اول که بیچاره کرده مرا، از قضا خاله زنک دور و برم زیاد است و حتی ممکن است خودم هم از همین دسته باشم و خودم هم ندانم. چه آنکه خاله زنکیت کمی قلقلکم هم میدهد، آخر بعضی خاله زنک بازی ها، عین معنا و عین تعالی است، اما بشرطها و شروطها، که اگر شرط اجرا شود، غایت آمال است و اگر نشود، بطلانی بر باطلیت جمع کثیری که نمیدانند. راستش این شرط ها مرد میخواهد که من تا به حال مرد میدان نبوده ام.

در باب مورد دوم هم، از قضا مرجع و رفرنس درست و حسابی دور و برم کم نیست و همین مزید بر علت شده که نرخ قیاس بالا برود و حال بد، از این مدل، زیاد حادث شود و ... حرف زیاد است برای گفتن و حوصله ای نیست و دردی هم دوا نمی کند.

همه ی این اضافات را گفتم تا بگویم که این توهم، از نوع بنیان بر اندازِ آن، دامن مرا هم گرفته، که نمیدانم آن چیز اصلی که خودم میخاستم چه بوده و این ها، این خواستن ها و آرزو ها و هدف ها که جلوی چشمم رژه میروند، کدام را خودم خواسته ام و کدام نفوذ کرده اند به لطایف الحیلی تا گم کنم، گم کنم خودم را...

در این پیام چیزی که آنقدر مثبت باشد که خوشحالتان کند، نیست، اما حداقل من خوشحالم که دغدغه ی من، دغدغه ی آدم دیگری هم هست و فقط من نیستم که "متوهم" شده ام و دنبال راه چاره میگردم.

پاسخ:
البته من نفهمیدم خاله زنکی عین معنا چیست. لطفا برای نمونه یکی دوتا از شروط را بگویید:) و البته منظور من از خاله زنکی، همان ظاهربینی و مقایسه با استانداردهای نانوشته و پیش ساخته است.
چیز مثبت این پیام همان پیام بودنش است؛ چرا که در هر کامنت لطفی موجود است و بر هر لطفی شکری واجب! پس سپاس!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی