خورشید شیرگیر

خورشید شیرگیر

«هر روز این ها را می بینی و گویی برای نخستین بار است که می بینی... هرگز در طول سالیان دراز همنشینی، میانشان سابقه ای در آشنایی پدید نمی آید، با هم خو نمی گیرند، به هم نمی پیوندند، جوش خور نیستند...وجودشان و برخورد مکررشان همانند کلمه مهمل بی معنای ساختگی است که پیاپی در گوشت تکرار کنند...فقط اعصاب را می رنجاند و حوصله را سر می آورد که گاهی از بی طاقتی داد می کشی، دیوانه می شوی، می خواهی پناه ببری به حرمی، مسجدی...یا به خانه دوست محرمت...یا به خلوت خویش بگریزی و قلمت را به دادخواهی بخوانی و با او به درد گفتن بنشینی و همه حرف ها را که در این دنیای کور و کر مخاطبی ندارند، در جان او که خدا به جانش سوگند می خورد بریزی و غم غربت را و درد تنهایی را با او که تنها یادگار آن «پنهان» است بگویی و از او که تنها یادگار آن «پیوند» است بشنوی...علی شریعتی/هبوط)

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

allo maman bobo

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۵۴ ق.ظ

می‌دانم عجیب است، اما آدم مجموعه شگفتی‌هاست. پس بیایید به دردهای هم نخندیم. شاید شما هم نیمه شبی از خواب پریدید و به فاصله صدم ثانیه زدید زیر گریه. بعد که اشک تبدیل شد به هق هق، بلند شدید پناه بردید به مسواک و دهانشویه‌ای که از قبل خواب جا مانده بود که شاید علت بی‌خوابی‌تان این عذاب وجدان بوده باشد.

اما این دیوانگی این چنین ساکت نمی‌شود. پس شما ممکن است یک ساعت تمام مشغول زاری از ته دل بشوید و بعد به خودتان بگویید: درد دندان...درد دندان کلافه‌ام کرده. بعد کشف کنید که حتی قورت دادن آب دهان تمام فک و حلقتان را به درد می‌آورد. 

حالا باید در آینه نگاه کنید و به خودتان دلداری بدهید. چرا که مادرتان کنارتان نیست. خب البته که هیچ کسی در دنیا قرار نیست علت دردها و اشک‌هایتان را بداند. اما مادر شما کسی است که حتما از صدای گریه‌تان بیدار می‌شد. پس بهتر بود خودتان بیدارش کنید و به بهانه دندان درد در آغوشش گریه کنید تا این آغوش، اقلا با متعادل کردن هورمون‌هایتان درمانتان کند.

حالا که اینقدر مرفه نیستید که از چنین امکانی برخوردار باشید باید بروید کتری را روی شعله اجاق بگذارید و با ناامیدی دنبال یک کوفت و زهرماری بگردید که به جای کیسه آب جوش از آن استفاده کنید. بعد ممکن است معجزه‌ای شود و ذهن کندتان به جای روش احمقانه دیشب که کیسه نایلونی بود، بفهمد که بطری آب معدنی گزینه بهتری است.

[این جای متن باید یک نفس عمیق بکشید چرا که آب گرم که با فکتان مماس می شود آرامش عجیبی تمام وجودتان را فرا می‌گیرد] آرام آرام به این نتیجه می‌رسید که اتفاق مهمی نیفتاده و جهان و هرچه در او است سهل و مختصر است. شاید تصمیم‌های مهمی در این مرحله بگیرید. شاید هم یک مرحله قوی‌تر شوید.

به هرحال آرزو دارم روز و شبتان پر از کمپرس آب گرم باشد. فقط برای شمایی که مثل من اهل مسکّن نیستید بگویم که یادتان باشد، کمپرس آب گرم اثر آنی دارد. به محض اینکه برش دارید، باز سرما مثل طوفان روی شکاف لثه‌تان غوغا می‌کند و باز آب دهانتان را که فرو می‌برید، درد مثل گرگ به سراسر فک و حلقتان پنجه می‌اندازد. اما شما دیگر گریه‌هایتان را کرده‌اید و آن آدم ضعیف قبلی نیستید، به شرط آن‌که دلتان را به هیچ کمپرسی خوش نکنید.


پ.ن: عنوان از "کمپرس آب گرم" به عنوان فعلی تغییر پیدا کرد که نام آهنگی فرانسوی است. خب باید گوش کنید دیگر ...:-)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۰۱
خورشید

نظرات  (۱)

حال دلت خوبــــــــ ، اسمان ابری دلتـــــ بی غم..
پاسخ:
سپاس دوست عزیز :-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی