خورشید شیرگیر

خورشید شیرگیر

«هر روز این ها را می بینی و گویی برای نخستین بار است که می بینی... هرگز در طول سالیان دراز همنشینی، میانشان سابقه ای در آشنایی پدید نمی آید، با هم خو نمی گیرند، به هم نمی پیوندند، جوش خور نیستند...وجودشان و برخورد مکررشان همانند کلمه مهمل بی معنای ساختگی است که پیاپی در گوشت تکرار کنند...فقط اعصاب را می رنجاند و حوصله را سر می آورد که گاهی از بی طاقتی داد می کشی، دیوانه می شوی، می خواهی پناه ببری به حرمی، مسجدی...یا به خانه دوست محرمت...یا به خلوت خویش بگریزی و قلمت را به دادخواهی بخوانی و با او به درد گفتن بنشینی و همه حرف ها را که در این دنیای کور و کر مخاطبی ندارند، در جان او که خدا به جانش سوگند می خورد بریزی و غم غربت را و درد تنهایی را با او که تنها یادگار آن «پنهان» است بگویی و از او که تنها یادگار آن «پیوند» است بشنوی...علی شریعتی/هبوط)

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

سفر مرا به زمین‌های استوایی برد [شاید...]

دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۶، ۰۳:۳۸ ب.ظ
من برای خودم یک خانه امن کوچک داشتم که گرم و راحت بود. مثل ماهی کوچکی درون تنگ بلوری اش که همیشه غذا برایش فراهم است و در آب زلال شنا می‌کند. درون خانه من هزاران کتاب توی قفسه‌ها مرتب چیده شده بود و هزاران حباب آرزو در هوا شناور بود.
یک روز یکی از این حباب‌ها از پنجره بیرون پرید و ماهی سیاه کوچولوی خیال مرا دنبال خودش کشاند. من دنبال حباب رنگیم از پنجره بیرون زدم و به راه افتادم. اولش کمی می‌ترسیدم تا آن‌که حباب زیبای من روی شانه تو نشست. جشن زیبایی برپا شده بود. حباب‌های رنگارنگ، چراغانی زیبای شهر، کوچه‌ها، درخت‌ها، خیابان‌ها مرا به وجد می‌آورد. من به دنبال تو راه دوری را در پیش گرفتم. آنقدر که دیگر مسیرها را به خاطر نمی‌آوردم. آن‌قدر که کتاب‌هایم را نمی‌شناختم.
اما تو یک روز رفتی و حباب کوچک مرا بردی. ماجرا به همین سادگی است. خودت فکر کن ببین من دیگر نه حباب رنگارنگی دارم، نه راه خانه امن کوچکم را بلدم. فقط توی چمدان کوچکی که به همراه دارم چتد کتاب است که هرروز صبح دربه دری را به خاطرم می‌آورد. تقصیر تو که نیست. اما من واقعا بین زمین و آسمان مانده ام و طول می‌کشد تا شهر هفت رنگ تازه‌ام، خانه کوچک امنم باشد. فقط طول می‌کشد...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۱۳
خورشید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی